کمدی الهی؛ ۷۰۰ سال پس از مرگ دانته

اهالی پشیمان فلورانس برای باز پس گرفتن استخوان‌های دانته به جنگ با شهر راونا رفتند

اولین نسخه چاپی کتاب کمدی الهی دانته در کتابخانه‌ای در شهر رم ایتالیا- ALBERTO PIZZOLI / AFP

ایتالیا امسال در حالی مشغول برگزاری هفتصدمین سالمرگ دانته الیگیری، شاعر شهیر خود است که علاوه بر همه‌گیری کرونا، حاشیه‌های دیگری نیز دامنگیر این مراسم شده است. «کمدی الهی» اثر شاخص شاعر فلورانسی که همواره در کنار ایلیاد و اودیسه و آثار شکسپیر، از قله‌های ادبیات جهان نام برده می‌شود، در چاپ جدید خود در هلند با سانسورهایی مواجه شده که انتقادهایی را در پی داشته است.

ایتالیا امسال با وجود وضعیت قرمز و نارنجی در بسیاری از استان‌ها، در برگزاری هرچه باشکوه‌تر این مراسم‌ کوشیده است. فلورانس، زادگاه شاعر و همین‌طور راونا، محل تبعید او، دو شهر تاثیرگذار در زندگی وی از جمله مهمترین این شهرها هستند. شهرهایی که زمانی نماد نفرت و عشق به دانته بودند، حالا تنها به شکل افتخاری بزرگ به او نگاه می‌کنند.

زندگی و آثار شاعر سرشناس فلورانسی پس از هفت قرن همچنان موردبحث و جدل مخاطبانش است و آن‌ها را همواره با تردیدی بزرگ مواجه ساخته است: دوست داشتن یا نداشتن شاعر تبعیدی.

راز شهرت دانته

مهد رنسانس دنیا را شهر فلورانس ایتالیا می‌دانند. شهری که بزرگانی چون ماکیاولی، داوینچی، میکل‌آنژ و همین‌طور دانته، از تاثیرگذاران عصر روشنگری در آن، به شکوفایی عصرجدید کمک شایانی کردند.

«کمدی الهی» دانته یکی از این اولین بارقه‌های عصرجدید است. در زمان حیات وی، دو گروه سیاسی «گوئلفی» و «گیلیبینی» بر شهر فلورانس حکمرانی می‌کردند. بعد از غلبه گوئلفی‌ها بر دسته گیلیبنی و تصرف شهر، میان گوئلفی‌ها اختلاف ایجاد شد و آنان به دو گروه سیاه و سفید تقسیم شدند. تراژدی دانته از اینجا آغاز می‌شود. او که به دسته سفیدها یعنی طرفداران امپراتوری آلمان پیوسته بود، خود را در برابر دسته سیاهان قرار داد؛ گروهی که طرفدار پاپ بودند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

ناگفته پیدا است که سرنوشت ابراز مخالفت علنی و مبارزه با پاپ در قرون وسطی به کجا خواهد کشید. «گلف سفید» مغلوب دسته مقابل شد و فلورانس به دست موافقان پاپ افتاد. دانته پس از این اشغال به ‌تبعيد محكوم و تهديد شد در صورت بازگشت به شهر آتش زده خواهد شد.

در ۲۷ ژانویه ۱۳۰۲ میلادی دادگاه فلورانس حکمی علیه دانته صادر کرد که او را نه تنها به ارتداد که به سوءاستفاده از اموال دولتی متهم کرده بود. حکمی که برای بدنامی وی صادر شد تا راه را برای اتهامات سنگینتر باز کند. بدین‌ترتیب دانته تا پایان عمر مجبور به اقامت در شهر راونا شد. در این مدت او هرگز از نظریاتش علیه پاپ دست نکشید و با شدت بیشتری به اعلام مواضع خود علیه کلیسای عصر تاریکی پرداخت.

چنین رفتاری باعث شد تا بر میزان نفرت فلورانسی‌ها از شاعر تبعیدی افزوده شود. نفرتی که تا سالیان سال همواره ادامه داشت و تنها یک چیز این متنفران از وی را به طرفدارانش نزدیک می‌کرد: «کمدی الهی». کتابی که او از ابتدای دوران تبعید به نوشتن آن مشغول شد. با این ‌حال، این اتحاد مخاطبان با دردسر انتخابی بزرگ مواجه بوده‌ است؛ انتخاب میان «کمدی الهی» و مبارزه او با نماینده‌ای الهی یعنی پاپ.

مصائب سرود بیست و هشتم

یکی از حاشیه‌های دردساز «کمدی الهی»، سرود بیست و هشتم این کتاب است؛ جایی که شاعر به هنگام بازدید از مراحل مجازات دوزخیان در جهنم، از پیامبر مسلمانان نام می‌برد. این مسئله باعث شد تا در  جامعه مسلمان، کمدی الهی با سانسور این بخش منتشر شود. حسن عثمان، اولین مترجمی است که در سال ۱۹۵۷ سرود بیست و هشتم را در برگردان به عربی حذف کرد. در ایران نیز مترجمان این اثر، بر روی این ابیات خط قرمز کشیده‌اند. فریده مهدوی دامغانی، از مترجمان «کمدی الهی»، مدعی است که دانته به اسلام اشراف نداشته است و خود ایتالیایی‌ها هم این عمل دانته را اشتباه می‌دانند. وی می‌گوید: «در اسفندماه ۱۳۷۸ در همایش دانته در شهر راونا یکی از مسئولان از سرود بیست و هشتم دوزخ  و به قول ایشان «عمل نابخردانه دانته» از ما به عنوان مسلمانان متعهد پوزش خواست.»

با این ‌حال سانسور بخش‌هایی از این کتاب توسط خانم دامغانی، در زمان خود اعتراض‌هایی را در جامعه ایتالیایی برانگیخت. اعتراض‌هایی که تا به امروز همواره نسبت به سانسور این بخش وجود داشته است. آخرین این اعتراض‌ها اما نه در کشوری اسلامی بلکه در کشور هلند بود. همزمان با هفتصدمین سال درگذشت دانته، ناشری هلندی با حذف این بخش، به مواجهه با سروده بیست و هشتم، شکل تازه‌ای بخشید. این ناشر علت چنین تصمیمی را جلوگیری از جریحه‌دار کردن بی‌مورد احساسات جامعه مسلمانان عنوان کرده است. بنابراین نام پیامبر مسلمانان از جلد اول کتاب یعنی دوزخ حذف شده است. این ممیزی که برای نخستین بار در فضایی اروپایی اتفاق می‌افتد، واکنش‌ها و نگرانی‌های نهادهای فرهنگی اروپایی را در پی داشته است و فعالان فرهنگی، رواج چنین رویه‌ای را ناقض آزادی بیان خوانده‌اند.

نمادهای یک کمدی پیشگویانه

اگر ایلیاد با خشم آغاز می‌شود، «کمدی الهی» شروعی ترسناک دارد. شاعر فلورانسی در نیمه‌راه زندگی‌، خود را در جنگلی تاریک می‌یابد. راوی به اول شخص مفرد سخن می‌گوید و از این رو شکی نیست که فرد گمشده و نادم در این مسیر تاریک، خود دانته است. او در این سفر، از دوزخ، برزخ و بهشت می‌گذرد و با شخصیت‌های مختلف تاریخی مواجه می‌شود.

دانته در این سفرها تنها نیست. در جنگل تاریک ابتدای کتاب است که او ناگهان در محاصره سه حیوان درنده یعنی پلنگ، شیر و ماده گرگ قرار می‌گیرد. مسافر گمشده قصد بازگشت دارد که کسی مانع می‌شود. ویرژیل، شاعر یونانی، است که دست او را می‌گیرد و به او می‌گوید که آمده تا او را به نور برساند.

بدین ترتیب «تور روشنایی» دانته آغاز می‌شود. سپس نوبت به بئاتریچه می‌رسد. بئاتریچه پورتیناری که دانته او را دوست می‌داشته و در کتاب زندگانی نو به شرح عشق خود به او پرداخته است. نزدیک به ۱۰۰ سرود، محصول گذر او از دوزخ، برزخ و بهشت است.

سروده‌های مسافر سرگردان کمدی الهی، پس از مرگش به یکی از نمادین‌ترین آثار ادبیات دنیا بدل شد. تا به امروز تفاسیر متعددی بر لغت به لغت این کتاب نوشته شده است تا شاید به رمز و راز پشت آن برسند.

کمدی الهی هرچند با موضع‌گیری علنی علیه پاپ‌ها، نفرت ابدی کلیسای کاتولیک را برای خود خرید اما با زبان پاکیزه و تازه خود باعث شد پیشگویی بزرگی برای رویای بزرگ او یعنی اتحاد مردم باشد. کتاب وی موفق شد ایتالیای مجزا را به کشوری یکپارچه بدل کند.

آغازگر عصر روشنگری

دانته در ساعات آخر عمر خود می‌گوید: «کاش در خانه خودم مرده بودم.» هرچند فاصله شهر راونا محل تبعید شاعر تا فلورانس زادگاهش تنها ۱۳۰ کیلومتر بود، با این ‌حال غم ناشی از دوری وی از شهر و خانواده‌، چنان او را پریشان ساخت که گویی هزاران کیلومتر از زادگاهش فاصله دارد. امری که بیانگر بی‌حدومرز بودن مسئله تبعید است.

در این دوران غمبار است که دانته کمدی الهی را می‌نویسد. تبعید برای او دوزخ و جهنمی خارج از تاب‌وتوان است و از این رو اولین جلد از سه‌گانه کمدی الهی نیز همین جهنم است که نوشته می‌شود. با تابیدن کورسویی از امید به بازگشت از تبعید است که برزخ و بهشت را می‌نویسد. رویایی که با مرگ امپراتور هانری به یاس بدل شد. دانته بیش از پیش غمگین و شکسته شد اما قلمش را کنار نگذاشت. امیدهای او هرچند باطل شده بود و رویایی بازگشت و دیدار با خانواده را از دست رفته می‌دید اما او با یک قلم دو نشان زد: رنج خود را مدیریت کرد و البته رخدادهای زمانه خود را نیز همچون شاهدی تیزبین به ثبت رساند.

دوزخ، برزخ و بهشت، گویای اتفاقات مهمی است که در جامعه آن زمان ایتالیا رخ داد و دانته با آخرین امیدهایش به ثبت آن دست زد و نام «کمدی» بر روی آن گذاشت. نامی که ۳۰۰ سال بعد با اضافه کردن صفت «الهی» از سوی دولتمردان ایتالیایی و با هدف هر چه بیشتر آسمانی کردن کتاب، بیش از پیش بر سر زبان‌ها افتاد و مردم فلورانس را تا جایی به ندامت کشاند که برای باز پس گرفتن استخوان‌های دانته به جنگ با شهر راونا رفتند. از این زمان به بعد بود که دانته افتخاری برای آنان محسوب شد. هرچند کلیسای کاتولیک تا سال‌ها با وی سر آشتی نداشت اما کلمات او نتیجه‌بخش بود و در نهایت مردم را به آشتی و اتحاد کشاند تا ایتالیا گام مهمی برای رسیدن به عصر روشنگری برداشته باشد.

بیشتر از فرهنگ و هنر